معنی فارسی cracket
B1ترک یا شکاف های کوچک در ساختار یک جسم.
A small crack or fissure in a surface.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها یک شکاف در دیوار پیدا کردند.
مثال:
They found a cracket in the wall.
معنی(example):
شکاف باعث شد آب به داخل خانه نشت کند.
مثال:
The cracket caused water to leak inside the house.
معنی فارسی کلمه cracket
:
ترک یا شکاف های کوچک در ساختار یک جسم.