معنی فارسی cradlesongs

A2

آهنگ‌های ملایمی که به عنوان خواب آور برای بچه‌های کوچک خوانده می‌شوند.

Soft songs sung to soothe babies to sleep.

example
معنی(example):

مادر آهنگ‌های گهواره‌ای را خواند تا بچه‌اش را به خواب ببرد.

مثال:

The mother sang cradlesongs to lull her baby to sleep.

معنی(example):

traditions قومی معمولاً شامل آهنگ‌های گهواره‌ای است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

مثال:

Folk traditions often include cradlesongs that are passed down through generations.

معنی فارسی کلمه cradlesongs

: معنی cradlesongs به فارسی

آهنگ‌های ملایمی که به عنوان خواب آور برای بچه‌های کوچک خوانده می‌شوند.