معنی فارسی craftsmanlike
C1شبیه به یک صنعتگر، مربوط به دقت و کیفیت در کار.
Having the characteristics or qualities of a craftsman.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
توجه به جزئیات به صورت صنعتگرانه، پروژه را عالی کرد.
مثال:
The craftsmanlike attention to detail is what made the project great.
معنی(example):
لمسهی صنعتگرانه او مجسمه را منحصر به فرد کرد.
مثال:
Her craftsmanlike touch made the sculpture unique.
معنی فارسی کلمه craftsmanlike
:
شبیه به یک صنعتگر، مربوط به دقت و کیفیت در کار.