معنی فارسی craftswoman

B2

زن هنرمند یا کارشناس در یک حرفه خاص که معمولاً کارهای دستی و هنرهای سنتی انجام می‌دهد.

A woman who practices a trade or craft, especially one that involves skilled manual work.

noun
معنی(noun):

A female artisan.

example
معنی(example):

یک زن ماهر جواهرات دستی زیبایی می‌سازد.

مثال:

A craftswoman makes beautiful handmade jewelry.

معنی(example):

زن ماهر مهارت‌های خود را در نمایشگاه نمایش داد.

مثال:

The craftswoman showcased her skills at the fair.

معنی فارسی کلمه craftswoman

: معنی craftswoman به فارسی

زن هنرمند یا کارشناس در یک حرفه خاص که معمولاً کارهای دستی و هنرهای سنتی انجام می‌دهد.