معنی فارسی crafty

B2 /ˈkɹæfti/

شخصی که با ذکاوت و حیله‌گری عمل می‌کند و ممکن است در انجام کارها از روش‌های زیرکانه استفاده کند.

Clever in a deceptive or cunning way.

adjective
معنی(adjective):

Relating to, or characterized by, craft or skill; dexterous.

معنی(adjective):

Possessing dexterity; skilled; skillful.

معنی(adjective):

Skillful at deceiving others; characterized by craft

example
معنی(example):

روباه حقه‌باز از تله فرار کرد.

مثال:

The crafty fox escaped from the trap.

معنی(example):

او یک نقشه حقه‌بازانه برای برنده شدن در بازی درست کرد.

مثال:

She came up with a crafty plan to win the game.

معنی فارسی کلمه crafty

: معنی crafty به فارسی

شخصی که با ذکاوت و حیله‌گری عمل می‌کند و ممکن است در انجام کارها از روش‌های زیرکانه استفاده کند.