معنی فارسی craisin
A2 /ˈkɹeɪzn̩/به میوه خشک شده توتقرمز که معمولاً شیرین شده است، اطلاق میشود.
Dried cranberries, often sweetened, used in various dishes.
- noun
noun
معنی(noun):
A dried cranberry.
example
معنی(example):
من میوههای خشک شده توتقرمز را به سالاد خود اضافه کردم.
مثال:
I added craisins to my salad.
معنی(example):
میوههای خشک شده توتقرمز یک میانوعده خوشمزه است.
مثال:
Craisins make a tasty snack.
معنی فارسی کلمه craisin
:
به میوه خشک شده توتقرمز که معمولاً شیرین شده است، اطلاق میشود.