معنی فارسی cranial

B2 /ˈkɹeɪni.əl/

مربوط به جمجمه یا سر؛ به ساختارهای بالای گردن گفته می‌شود که مغز را محافظت می‌کنند.

Relating to the skull or cranium; refers to the structures above the neck that protect the brain.

adjective
معنی(adjective):

Of or relating to the cranium, or to the skull.

example
معنی(example):

استخوان‌های جمجمه مغز را محافظت می‌کنند.

مثال:

The cranial bones protect the brain.

معنی(example):

در جراحی جمجمه، پزشکان بر روی جمجمه عمل می‌کنند.

مثال:

In cranial surgery, doctors operate on the skull.

معنی فارسی کلمه cranial

: معنی cranial به فارسی

مربوط به جمجمه یا سر؛ به ساختارهای بالای گردن گفته می‌شود که مغز را محافظت می‌کنند.