معنی فارسی craniognomy
B2کرانیوگنومی به علم مطالعه شکل و اندازه جمجمهها به منظور تحلیل ویژگیهای انسانی اشاره دارد.
The study of skull shape and size as a means to analyze human features.
- NOUN
example
معنی(example):
کرانیوگنومی به مطالعه شکل جمجمهها برای درک توسعه انسانی میپردازد.
مثال:
Craniognomy studies the shape of skulls to understand human development.
معنی(example):
رشته کرانیوگنومی برای انسان شناسان اهمیت دارد.
مثال:
The field of craniognomy is important for anthropologists.
معنی فارسی کلمه craniognomy
:
کرانیوگنومی به علم مطالعه شکل و اندازه جمجمهها به منظور تحلیل ویژگیهای انسانی اشاره دارد.