معنی فارسی craniognosy
B2کرانیوگنوزی به علم و فن بررسی جمجمهها و شکلهای آنها در زمینههای مختلف اجتماعی و تاریخی اشاره دارد.
The science or study involving the examination of skulls in various social and historical contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
کرانیوگنوزی شامل بررسی جمجمهها در زمینههای مختلف است.
مثال:
Craniognosy involves the examination of skulls in various contexts.
معنی(example):
اصول کرانیوگنوزی در باستانشناسی به کار میروند.
مثال:
The principles of craniognosy are applied in archaeology.
معنی فارسی کلمه craniognosy
:
کرانیوگنوزی به علم و فن بررسی جمجمهها و شکلهای آنها در زمینههای مختلف اجتماعی و تاریخی اشاره دارد.