معنی فارسی craniomaxillary
B1منطقهای در جمجمه که شامل جمجمه و فک بالا میشود.
The region of the skull that encompasses both the cranium and the maxilla.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ناحیه کرانیومکسلی شامل جمجمه و ماکسیلا است.
مثال:
The craniomaxillary region includes the skull and maxilla.
معنی(example):
جراحی در ناحیه کرانیومکسلی پیچیده است.
مثال:
Surgery in the craniomaxillary area is complex.
معنی فارسی کلمه craniomaxillary
:
منطقهای در جمجمه که شامل جمجمه و فک بالا میشود.