معنی فارسی craniopathic
B1کرانیوپاتیک به وضعیتها یا اختلالاتی اشاره دارد که ناشی از مشکلات در ساختار جمجمه هستند.
Relating to diseases or disorders of the skull.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او با یک وضعیت کرانیوپاتیک تشخیص داده شد که نیاز به جراحی داشت.
مثال:
He was diagnosed with a craniopathic condition that required surgery.
معنی(example):
اختلالات کرانیوپاتیک میتوانند به طور قابلتوجهی بر کیفیت زندگی فرد تأثیر بگذارند.
مثال:
Craniopathic disorders can significantly impact a person's quality of life.
معنی فارسی کلمه craniopathic
:
کرانیوپاتیک به وضعیتها یا اختلالاتی اشاره دارد که ناشی از مشکلات در ساختار جمجمه هستند.