معنی فارسی craniopathy

B1

کرانیوپاتی به بیماری‌ها یا اختلالاتی اطلاق می‌شود که به طور خاص بر ساختار و عملکرد جمجمه تأثیر می‌گذارند.

A term for any disease affecting the structure or function of the skull.

example
معنی(example):

کرانیوپاتی به هر بیماری یا اختلالی که بر جمجمه تأثیر می‌گذارد اشاره دارد.

مثال:

Craniopathy refers to any disease or disorder affecting the skull.

معنی(example):

پزشکان بر اساس علائم و نتایج تصویربرداری، کرانیوپاتی را تشخیص می‌دهند.

مثال:

Doctors diagnose craniopathy based on symptoms and imaging results.

معنی فارسی کلمه craniopathy

: معنی craniopathy به فارسی

کرانیوپاتی به بیماری‌ها یا اختلالاتی اطلاق می‌شود که به طور خاص بر ساختار و عملکرد جمجمه تأثیر می‌گذارند.