معنی فارسی crany
B2شکل یا طراحی غیرعادی و نامتعارف که میتواند جذاب یا گیجکننده باشد.
An unusual or erratic shape or design that captures attention.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به شکل عجیب برگها نگاه کرد.
مثال:
She looked at the crany shape of the leaves.
معنی(example):
طراحی عجیب مجسمه جالب بود.
مثال:
The crany design of the sculpture was fascinating.
معنی فارسی کلمه crany
:
شکل یا طراحی غیرعادی و نامتعارف که میتواند جذاب یا گیجکننده باشد.