معنی فارسی crappo
B1به زبانی غیررسمی برای توصیف یک شیء بیکیفیت استفاده میشود.
Used informally to describe something that is of low quality.
- NOUN
example
معنی(example):
اتومبیل بیکیفیت او دوباره خراب شد.
مثال:
His crappo car broke down again.
معنی(example):
نمیتوانم باور کنم که او چنین خودروی بیکیفیتی میراند.
مثال:
I can't believe he drives such a crappo vehicle.
معنی فارسی کلمه crappo
:
به زبانی غیررسمی برای توصیف یک شیء بیکیفیت استفاده میشود.