معنی فارسی crashproof
B2به معنای مقاوم در برابر تصادف، حفاظت شده در برابر حوادث.
Designed to withstand or avoid crashes or accidents.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنها یک وسیله نقلیه ضد تصادف برای ایمنی طراحی کردند.
مثال:
They designed a crashproof vehicle for safety.
معنی(example):
این نرمافزار ضد تصادف است و از دست دادن دادهها را تضمین میکند.
مثال:
The software is crashproof, ensuring no data loss.
معنی فارسی کلمه crashproof
:
به معنای مقاوم در برابر تصادف، حفاظت شده در برابر حوادث.