معنی فارسی craspedote
B1گونهای از موجودات دریایی که خصوصیات ویژهای دارد.
A type of marine organism that has specific features.
- NOUN
example
معنی(example):
نمونه کراسپدوت برای تحلیلهای بیشتر جمعآوری شد.
مثال:
The craspedote sample was collected for further analysis.
معنی(example):
متخصصان در حال بررسی فسیلهای کراسپدوتی هستند که سال گذشته یافت شدند.
مثال:
Experts are examining the craspedote fossils found last year.
معنی فارسی کلمه craspedote
:
گونهای از موجودات دریایی که خصوصیات ویژهای دارد.