معنی فارسی crassula
B1نوعی گیاه گوشتی از خانواده ساکولنتها که معمولاً در مناطق خشک رشد میکند.
A genus of succulent plants usually found in dry environments.
- NOUN
example
معنی(example):
گیاهان کراسولا نگهداری آسانی دارند و در شرایط خشک خوب رشد میکنند.
مثال:
Crassula plants are easy to care for and thrive in dry conditions.
معنی(example):
بسیاری از افراد از پرورش کراسولا در خانههایشان لذت میبرند زیرا به آب کمی نیاز دارند.
مثال:
Many people enjoy growing crassula in their homes as they require minimal water.
معنی فارسی کلمه crassula
:
نوعی گیاه گوشتی از خانواده ساکولنتها که معمولاً در مناطق خشک رشد میکند.