معنی فارسی crassulaceous

B2

صفتی که به گیاهانی اشاره دارد که در خانواده کراسولاسه قرار دارند.

Describing plants that belong to the Crassulaceae family.

example
معنی(example):

گیاهان کراسولاسه اغلب در باغ‌های سنگی استفاده می‌شوند.

مثال:

The crassulaceous plants are often used in rock gardens.

معنی(example):

طبیعت کراسولاسه‌ای آنها به آنها این امکان را می‌دهد که در آب و هوای خشک زنده بمانند.

مثال:

Their crassulaceous nature allows them to survive in arid climates.

معنی فارسی کلمه crassulaceous

: معنی crassulaceous به فارسی

صفتی که به گیاهانی اشاره دارد که در خانواده کراسولاسه قرار دارند.