معنی فارسی cratchins

B1

خراش‌های کوچک که می‌تواند به عملکرد دستگاه‌ها آسیب برساند.

Minor scratches that may impair the functioning of equipment.

example
معنی(example):

خراش‌ها در حال ایجاد مشکلاتی در ماشین‌آلات هستند.

مثال:

The scratchins are causing problems with the machinery.

معنی(example):

او سعی کرد خراش‌ها را روی سطح تعمیر کند.

مثال:

He tried to fix the scratchins on the surface.

معنی فارسی کلمه cratchins

: معنی cratchins به فارسی

خراش‌های کوچک که می‌تواند به عملکرد دستگاه‌ها آسیب برساند.