معنی فارسی craterless
B1بدون کاتریس، به فضایی اشاره دارد که هیچ حفره یا آثار دهانهای ندارد.
Having no craters; a flat or smooth area devoid of depressions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مناظر بدون کاتریس و صاف بود.
مثال:
The landscape was craterless and smooth.
معنی(example):
این ناحیه به دلیل زمین صاف و بدون کاتریس معروف بود.
مثال:
This area was known for its craterless terrain.
معنی فارسی کلمه craterless
:
بدون کاتریس، به فضایی اشاره دارد که هیچ حفره یا آثار دهانهای ندارد.