معنی فارسی craterlet
B1کاترد کوچک، به حفرههای کوچکای اشاره دارد که معمولاً در سطح سیارات یا قمرها یافت میشوند.
A small crater, often observed on planetary surfaces.
- NOUN
example
معنی(example):
نجومشناس یک کاترد کوچک را بر روی سطح ماه مشاهده کرد.
مثال:
The astronomer observed a tiny craterlet on the moon's surface.
معنی(example):
آنها چندین کاترد کوچک را در نقشه قمری شناسایی کردند.
مثال:
They identified several craterlets in the lunar map.
معنی فارسی کلمه craterlet
:
کاترد کوچک، به حفرههای کوچکای اشاره دارد که معمولاً در سطح سیارات یا قمرها یافت میشوند.