معنی فارسی cratometer

B1

کرادومتر، ابزاری برای اندازه‌گیری قطر و سایر ویژگی‌های گودال‌ها.

An instrument used to measure the dimensions and characteristics of craters.

example
معنی(example):

یک کراتومتر برای اندازه‌گیری اندازه گودال‌ها در یک سیاره استفاده می‌شود.

مثال:

A cratometer is used to measure the size of craters on a planet.

معنی(example):

با استفاده از کراتومتر، دانشمندان می‌توانند داده‌های مربوط به گودال‌های ضربه‌ای را کمی کنند.

مثال:

Using a cratometer, scientists can quantify impact crater data.

معنی فارسی کلمه cratometer

: معنی cratometer به فارسی

کرادومتر، ابزاری برای اندازه‌گیری قطر و سایر ویژگی‌های گودال‌ها.