معنی فارسی cratometry
B1کراتومتری، مطالعه و اندازهگیری حفرهها و گودالها، به خصوص بر روی سطح سیارات.
The study and measurement of craters, particularly on planetary surfaces.
- NOUN
example
معنی(example):
کراتومتری به محققان کمک میکند تا تاریخچه ضربات بر روی اجسام آسمانی را تحلیل کنند.
مثال:
Cratometry helps researchers analyze the history of impacts on celestial bodies.
معنی(example):
حوزه کراتومتری برای درک زمینشناسی سیارهای ضروری است.
مثال:
The field of cratometry is essential for understanding planetary geology.
معنی فارسی کلمه cratometry
:
کراتومتری، مطالعه و اندازهگیری حفرهها و گودالها، به خصوص بر روی سطح سیارات.