معنی فارسی cravens

B1 /ˈkɹeɪ.vənz/

اشتیاق‌ها، نیاز یا تمایل شدید به انجام یک کار یا دستیابی به چیزی.

A strong desire or longing for something.

noun
معنی(noun):

A coward.

verb
معنی(verb):

To make craven.

example
معنی(example):

او برای ماجراجویی و هیجان اشتیاق دارد.

مثال:

He cravens for adventure and excitement.

معنی(example):

اشتیاق‌های او اغلب او را به امتحان کردن چیزهای جدید سوق می‌دهد.

مثال:

Her cravens often lead her to try new things.

معنی فارسی کلمه cravens

: معنی cravens به فارسی

اشتیاق‌ها، نیاز یا تمایل شدید به انجام یک کار یا دستیابی به چیزی.