معنی فارسی craver

B1

شخصی که تمایل یا خواسته‌ای قوی برای چیزی دارد.

A person who has a strong desire for something, often used in contexts like food or experiences.

example
معنی(example):

او یک تمایل به ماجراجویی و هیجان دارد.

مثال:

She is a craver of adventure and excitement.

معنی(example):

او به دنبال توجه است و اغلب در ملأعام رفتارهای عجیب از خود نشان می‌دهد.

مثال:

A craver for attention, he often acts out in public.

معنی فارسی کلمه craver

: معنی craver به فارسی

شخصی که تمایل یا خواسته‌ای قوی برای چیزی دارد.