معنی فارسی crawdad

B1 /ˈkɹɔˌdæd/

خرچنگ آب شیرین، نوعی از جانوران آبزی که در آب‌های شیرین زندگی می‌کنند و شبیه میگو هستند.

A freshwater crustacean resembling a small lobster.

noun
معنی(noun):

The crayfish.

example
معنی(example):

ما یک خرچنگ آب شیرین در رودخانه گرفتیم.

مثال:

We caught a crawdad in the river.

معنی(example):

خرچنگ‌های آب شیرین معمولاً به عنوان طعمه برای ماهی‌گیری استفاده می‌شوند.

مثال:

Crawdads are often used as bait for fishing.

معنی فارسی کلمه crawdad

: معنی crawdad به فارسی

خرچنگ آب شیرین، نوعی از جانوران آبزی که در آب‌های شیرین زندگی می‌کنند و شبیه میگو هستند.