معنی فارسی crawlboard

B1

تخته خزیدن، وسیله‌ای برای تمرین حرکت خزیدن و تعادل، به ویژه برای کودکان.

A board used for crawling practice, often in children's activities.

example
معنی(example):

کودکان از تخته خزیدن برای تمرین تعادل خود استفاده کردند.

مثال:

The children used a crawlboard to practice their balance.

معنی(example):

تخته خزیدن برای توسعه مهارت‌های حرکتی بزرگ ضروری است.

مثال:

The crawlboard is essential for gross motor skills development.

معنی فارسی کلمه crawlboard

: معنی crawlboard به فارسی

تخته خزیدن، وسیله‌ای برای تمرین حرکت خزیدن و تعادل، به ویژه برای کودکان.