معنی فارسی crazily

B1

به طرز دیوانه‌وار، اشاره به انجام یک عمل با شدت و شور و هیجان زیاد دارد که ممکن است بی‌پروا یا غیرعادی به نظر برسد.

In a wildly enthusiastic or irrational manner.

adverb
معنی(adverb):

In a crazy manner.

معنی(adverb):

Very, extremely.

example
معنی(example):

او در مهمانی به طرز دیوانه‌واری danced کرد و همه را خنداند.

مثال:

He danced crazily at the party, making everyone laugh.

معنی(example):

او به طرز دیوانه‌واری در خیابان راند و جلب توجه کرد.

مثال:

She drove crazily down the street, attracting attention.

معنی فارسی کلمه crazily

: معنی crazily به فارسی

به طرز دیوانه‌وار، اشاره به انجام یک عمل با شدت و شور و هیجان زیاد دارد که ممکن است بی‌پروا یا غیرعادی به نظر برسد.