معنی فارسی creammaking
B1تولید خامه، فرایندی که در آن خامه تولید میشود.
The process of making cream.
- NOUN
example
معنی(example):
تولید خامه هنری است که نیاز به دقت و صبر دارد.
مثال:
Creammaking is an art that requires precision and patience.
معنی(example):
فرآیند تولید خامه شامل چندین مرحله برای اطمینان از کیفیت است.
مثال:
The creammaking process involves several steps to ensure quality.
معنی فارسی کلمه creammaking
:
تولید خامه، فرایندی که در آن خامه تولید میشود.