معنی فارسی creamometer
B1کرموتر، وسیلهای برای اندازهگیری محتوای چربی خامه.
An instrument for measuring the fat content in cream.
- NOUN
example
معنی(example):
کرموتر نشان دهنده محتوای چربی در خامه است.
مثال:
The creamometer measures the fat content in the cream.
معنی(example):
استفاده از کرموتر به حفظ کیفیت محصول کمک میکند.
مثال:
Using a creamometer helps in maintaining product quality.
معنی فارسی کلمه creamometer
:
کرموتر، وسیلهای برای اندازهگیری محتوای چربی خامه.