معنی فارسی creatrix
B1خالق زن، زنی که آثار خلاقانه و نوآورانه تولید میکند.
A female creator, especially in a specific field of art or literature.
- NOUN
example
معنی(example):
خالق خط جدید مد شناختهشده است.
مثال:
The creatrix of the new fashion line is well-known.
معنی(example):
بسیاری او را به عنوان خالق زن در دنیای ادبیات میدانند.
مثال:
Many consider her a creatrix in the world of literature.
معنی فارسی کلمه creatrix
:
خالق زن، زنی که آثار خلاقانه و نوآورانه تولید میکند.