معنی فارسی creatural
B2مربوط به مخلوقات، به ویژه در زمینههای هنری یا ادبی.
Relating to or characteristic of creatures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کتاب فانتزی پر از شگفتیهای مخلوقاتی بود.
مثال:
The fantasy book was filled with creatural wonders.
معنی(example):
جنبههای مخلوقاتی آثار هنری او تماشاگران را مجذوب کرد.
مثال:
The creatural aspects of her artwork fascinated the audience.
معنی فارسی کلمه creatural
:
مربوط به مخلوقات، به ویژه در زمینههای هنری یا ادبی.