معنی فارسی creesh
B1صدای جیرجیر یا خش خشی که به هنگام حرکت یا فشار به وجود میآید.
A sharp sound or noise made typically by a sudden movement.
- OTHER
example
معنی(example):
زمانی که در باز شد، صدای کرش را شنیدم.
مثال:
I heard a creesh when the door opened.
معنی(example):
صدای کرش برگها ورود پاییز را اعلام کرد.
مثال:
The creesh of the leaves signaled the arrival of autumn.
معنی فارسی کلمه creesh
:
صدای جیرجیر یا خش خشی که به هنگام حرکت یا فشار به وجود میآید.