معنی فارسی cremometer

B1

کرموتر، ابزاری که دما را در فرآیند سوزاندن می‌سنجد.

An instrument that measures the temperature during the cremation process.

example
معنی(example):

کرموتر دما را در حین سوزاندن اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

A cremometer measures the temperature during cremation.

معنی(example):

استفاده از کرموتر اطمینان از روش‌های ایمن سوزاندن را فراهم می‌کند.

مثال:

Using a cremometer ensures safe cremation procedures.

معنی فارسی کلمه cremometer

: معنی cremometer به فارسی

کرموتر، ابزاری که دما را در فرآیند سوزاندن می‌سنجد.