معنی فارسی crenulation
B1کرنولاسیون، فرایند یا ویژگی ایجاد برآمدگیها و فرورفتگیها روی سطوح است که میتواند در طبیعت و انسانساخته مشاهده شود.
The state or process of having small rounded notches or indentations on a surface.
- NOUN
example
معنی(example):
کرنولاسیون به برگ بافت منحصر به فردی میدهد.
مثال:
Crenulation gives the leaf a unique texture.
معنی(example):
کرنولاسیون سطح سنگ به زیبایی آن میافزاید.
مثال:
The crenulation of the stone surface adds to its beauty.
معنی فارسی کلمه crenulation
:
کرنولاسیون، فرایند یا ویژگی ایجاد برآمدگیها و فرورفتگیها روی سطوح است که میتواند در طبیعت و انسانساخته مشاهده شود.