معنی فارسی cretionary
B2اختیاری، به معنای داشتن حق یا صلاحیت تصمیمگیری در مورد موارد خاص.
Having the freedom or authority to make decisions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بودجه دارای برخی از منابع اختیاری برای هزینههای غیرمنتظره است.
مثال:
The budget has some cretionary funds for unexpected expenses.
معنی(example):
او قدرت اختیاری برای تصمیمگیری در مورد پروژه را دارد.
مثال:
He has the cretionary power to make decisions on the project.
معنی فارسی کلمه cretionary
:
اختیاری، به معنای داشتن حق یا صلاحیت تصمیمگیری در مورد موارد خاص.