معنی فارسی creviced
B2دارای شکافها یا شیارهای عمیق، معمولاً در سنگ یا یخ.
Having deep cracks or fissures, especially in rocks or ice.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سنگ شکافدار بود و برای صخرهنوردی مناسب بود.
مثال:
The rock was creviced, making it perfect for climbing.
معنی(example):
سطح شکافدار برای رشد گیاهان کوچک مناسب بود.
مثال:
The creviced surface allowed small plants to grow.
معنی فارسی کلمه creviced
:
دارای شکافها یا شیارهای عمیق، معمولاً در سنگ یا یخ.