معنی فارسی crevices

B1

شکاف‌ها یا فضاهای باریکی که در بین اجسام یا سطوح وجود دارند.

Narrow openings or spaces between objects or surfaces.

noun
معنی(noun):

A narrow crack or fissure, as in a rock or wall.

example
معنی(example):

گرد و غبار در شکاف‌های کتابخانه قدیمی جمع شده بود.

مثال:

Dust gathered in the crevices of the old bookshelf.

معنی(example):

پرندگان معمولاً در شکاف‌های صخره‌های سنگی لانه می‌سازند.

مثال:

Birds often nest in the crevices of rocky cliffs.

معنی فارسی کلمه crevices

: معنی crevices به فارسی

شکاف‌ها یا فضاهای باریکی که در بین اجسام یا سطوح وجود دارند.