معنی فارسی crewed
B1 /kɹʉːd/به حالتی اشاره دارد که یک وسیله نقلیه یا سیستم با اعضای پرسنل کافی پر شده باشد.
Refers to a state where a vehicle or system is staffed with sufficient personnel.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a crew; manned; piloted.
example
معنی(example):
کشتی توسط ملوانان با تجربه خدمه شده است.
مثال:
The ship is crewed by experienced sailors.
معنی(example):
این مأموریت با یک تیم ماهر به خوبی خدمه شد.
مثال:
The mission was successfully crewed with a skilled team.
معنی فارسی کلمه crewed
:
به حالتی اشاره دارد که یک وسیله نقلیه یا سیستم با اعضای پرسنل کافی پر شده باشد.