معنی فارسی crewing

B1

استخدام یا تأمین خدمه برای یک وسیله نقلیه، به ویژه کشتی یا هواپیما.

The act of providing a group of people to operate a vehicle, especially a ship or an aircraft.

example
معنی(example):

فرآیند استخدام خدمه برای کشتی هفته گذشته آغاز شد.

مثال:

The crewing process for the ship started last week.

معنی(example):

استخدام خدمه برای قطارها می‌تواند به دلیل مقررات مختلف پیچیده باشد.

مثال:

Crewing trains can be complex due to various regulations.

معنی فارسی کلمه crewing

: معنی crewing به فارسی

استخدام یا تأمین خدمه برای یک وسیله نقلیه، به ویژه کشتی یا هواپیما.