معنی فارسی crimini

B1

تعریف کامل به فارسی با ساختار دیکشنری: نوعی قارچ با طعم غنی که در آشپزی استفاده می‌شود.

A variety of edible mushrooms that have a richer flavor than button mushrooms.

example
معنی(example):

قارچ‌های کریمینی غالباً در آشپزی ایتالیایی استفاده می‌شوند.

مثال:

Crimini mushrooms are often used in Italian cuisine.

معنی(example):

من قارچ‌های کریمینی را به خاطر طعم‌شان بر قارچ‌های دکمه‌ای ترجیح می‌دهم.

مثال:

I prefer crimini over button mushrooms for their flavor.

معنی فارسی کلمه crimini

: معنی crimini به فارسی

تعریف کامل به فارسی با ساختار دیکشنری: نوعی قارچ با طعم غنی که در آشپزی استفاده می‌شود.