معنی فارسی criminologically
B1به صورت علمی و تحلیلی در ارتباط با مطالعه رفتار مجرمانه.
In a manner related to criminology.
- ADVERB
example
معنی(example):
او دادهها را به صورت criminologically تحلیل کرد تا الگوها پیدا کند.
مثال:
She analyzed the data criminologically to find trends.
معنی(example):
این گزارش به صورت criminologically نوشته شده تا تصمیمگیران را آگاه کند.
مثال:
The report was written criminologically to inform policy makers.
معنی فارسی کلمه criminologically
:
به صورت علمی و تحلیلی در ارتباط با مطالعه رفتار مجرمانه.