معنی فارسی cringeworthy
B2 /ˈkɹɪndʒˌwɝð.i/چیزهایی که باعث احساس شرمندگی و ناراحتی می‌شوند، به ویژه در مواقعی که دیگران در یک موقعیت نامناسب قرار دارند.
Causing feelings of embarrassment or awkwardness
- adjective
adjective
معنی(adjective):
That causes one to cringe with embarrassment; embarrassing.
example
معنی(example):
تلاش‌های او برای رقصیدن خجالت‌آور بود.
مثال:
His attempts at dancing were cringeworthy.
معنی(example):
فیلم آن‌قدر خجالت‌آور بود که نتوانستم تمام آن را تماشا کنم.
مثال:
The movie was so cringeworthy that I couldn't watch the whole thing.
معنی فارسی کلمه cringeworthy
:
چیزهایی که باعث احساس شرمندگی و ناراحتی می‌شوند، به ویژه در مواقعی که دیگران در یک موقعیت نامناسب قرار دارند.
