معنی فارسی critism
B1انتقادی که به تجزیه و تحلیل و نظر دادن درباره موضوعات، افراد یا آثار میپردازد.
The act of analyzing and providing feedback or opinions on subjects, people, or works.
- NOUN
example
معنی(example):
او برای نظرات جنجالیاش مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
She received critism for her controversial views.
معنی(example):
انتقادها بهبود کیفیت پروژه را هدف قرار داده بودند.
مثال:
The critism was aimed at improving the quality of the project.
معنی فارسی کلمه critism
:
انتقادی که به تجزیه و تحلیل و نظر دادن درباره موضوعات، افراد یا آثار میپردازد.