معنی فارسی croisade

B1

کرویساد، تلاشی برای گسترش صلح و همکاری میان مردم.

An effort aimed at promoting peace and cooperation among people.

example
معنی(example):

کرویساد برای ترویج صلح آغاز شد.

مثال:

The croisade was launched to promote peace.

معنی(example):

بسیاری در کرویساد برای آینده‌ای بهتر شرکت کردند.

مثال:

Many participated in the croisade for a better future.

معنی فارسی کلمه croisade

: معنی croisade به فارسی

کرویساد، تلاشی برای گسترش صلح و همکاری میان مردم.