معنی فارسی crojik
A2نوعی بازی یا ابزار بازی که در میان کودکان جذاب است.
A toy or game popular among children.
- NOUN
example
معنی(example):
آن کروژیک در میان بچهها بسیار محبوب بود.
مثال:
The crojik was very popular among the kids.
معنی(example):
او کروژیکاش را به عنوان هدیه به دوستش داد.
مثال:
She gave her crojik to her friend as a gift.
معنی فارسی کلمه crojik
:
نوعی بازی یا ابزار بازی که در میان کودکان جذاب است.