معنی فارسی croning
B1کرونینگ، عمل برنامهریزی و تنظیم کارهای خودکار با استفاده از کران است.
The act of creating or managing cron jobs.
- OTHER
example
معنی(example):
کرونینگ فرایند تنظیم کارهای کران در یک سرور است.
مثال:
Croning is the process of setting up cron jobs on a server.
معنی(example):
من بعدازظهر را در حال کرونینگ چندین وظیفه برای بهینهسازی عملکرد گذراندم.
مثال:
I spent the afternoon croning several tasks to optimize performance.
معنی فارسی کلمه croning
:
کرونینگ، عمل برنامهریزی و تنظیم کارهای خودکار با استفاده از کران است.