معنی فارسی cross bench
B2تخت عرضی، نشیمنگاههای مستقل در مجمعهای قانونی است که معمولاً افرادی که وابسته به حزب خاصی نیستند، در آنجا قرار دارند.
Seats in a legislature reserved for members who are not part of the ruling party or opposition.
- NOUN
example
معنی(example):
تخت عرضی در مجلس جایی است که اعضای مستقل مینشینند.
مثال:
The cross bench in Parliament is where independent members sit.
معنی(example):
تختهای عرضی اغلب برای ترویج بحثهای بیطرفانه استفاده میشوند.
مثال:
Cross benches often serve to promote unbiased discussions.
معنی فارسی کلمه cross bench
:
تخت عرضی، نشیمنگاههای مستقل در مجمعهای قانونی است که معمولاً افرادی که وابسته به حزب خاصی نیستند، در آنجا قرار دارند.