معنی فارسی crossbones

B1

استخوان‌های عرضی، نمادی از خطر و مرگ که معمولاً با جمجمه همراه است.

A symbol consisting of a skull and two crossed bones, traditionally used to signify danger or death.

noun
معنی(noun):

A representation of two bones crossed diagonally, especially as a symbol of danger or death

example
معنی(example):

نماد جمجمه و استخوان‌های عرضی معمولاً برای نشان دادن سم به کار می‌رود.

مثال:

The skull and crossbones symbol is often used to indicate poison.

معنی(example):

شما ممکن است استخوان‌های عرضی را بر روی پرچم‌های دزدان دریایی به عنوان علامتی از خطر ببینید.

مثال:

You might find crossbones on pirate flags as a sign of danger.

معنی فارسی کلمه crossbones

: معنی crossbones به فارسی

استخوان‌های عرضی، نمادی از خطر و مرگ که معمولاً با جمجمه همراه است.