معنی فارسی cross-indexes
B1جمع شمارندههای متقاطع که به جستجوی باینها در موضوعات مختلف کمک میکند.
Plural form of cross-indexes that assist in querying across various topics.
- NOUN
example
معنی(example):
سند شامل چندین شمارنده متقاطع بود تا فرآیند جستجو را بهبود بخشد.
مثال:
The document featured multiple cross-indexes to enhance the search process.
معنی(example):
شمارندههای متقاطع در زمینههای تحقیقاتی پیچیده مفید هستند.
مثال:
Cross-indexes are beneficial in complex research fields.
معنی فارسی کلمه cross-indexes
:
جمع شمارندههای متقاطع که به جستجوی باینها در موضوعات مختلف کمک میکند.